تهران، دبى- خبرگزاريها، (العربيه.نت)
آيت الله حسينعلى منتظرى كه در تابستان 1988 در پى كشتار يكباره چندين هزار زندانى سياسى در ايران بنا به گفته ى خودش نخواست "آخرتش را به دنياى ديگران بفروشد" و اعتراضش موجب بركنارى او از "قائم مقامى رهبرى" شد، روز چهارشنبه 24/6/2009 پيامى خطاب به ملت ايران منتشر ساخت.
آيت الله حسينعلى منتظرى كه در تابستان 1988 در پى كشتار يكباره چندين هزار زندانى سياسى در ايران بنا به گفته ى خودش نخواست "آخرتش را به دنياى ديگران بفروشد" و اعتراضش موجب بركنارى او از "قائم مقامى رهبرى" شد، روز چهارشنبه 24/6/2009 پيامى خطاب به ملت ايران منتشر ساخت.
وى پيام خويش را با همان سخنى آغاز كرد كه در انقلاب 1979 ورد زبان مردم ايران بود: (الملک يبقی مع الکفر و لا يبقی مع الظلم) "مى توان با كفر مملكت دارى كرد اما با ظلم هرگز".
منتظرى كه يكى از نامدارترين چهره ى مذهبى زندانى پيش از انقلاب بود و در كنار آيت الله طالقانى و آيت الله شريعتمدارى، در انفلاب 1979 شركت مؤثر و فعالى داشت، در پيام اخير خود مى گويد: "سلام و تحيت به پيشگاه شما مردم غيور و فداکار، که يک بار ديگر همچون گذشته های پر افتخارتان در صحنه سياسی و اجتماعی کشور، رشادت و بلوغ فکری خويش را به اثبات رسانديد و برای احقاق حقوق از دست رفته خود، صبورانه سختی ها را تحمل نموديد، ولی مسئولين امور با آن که به يقين میدانند که همه منصب و مقامشان ثمره جانفشانی ها و از خود گذشتگی های شما ملت عزيز و بزرگوار است ، با کمال تأسف در برابر خواسته به حق شما مردم عزيز روشهايی اتخاذ نموده و به اعمالی دست زدند که در باور هيچ انسان منصفی نمی گنجد".
وى مى افزايد: " اينجانب که در حد توان خويش ، در مبارزات عليه رژيم گذشته و برقراری جمهوری اسلامی نقش داشته ام ، ضمن اظهار تأسف و ناراحتی از اين برخوردها و رفتارهای چند روز گذشته ، در برابر مردم احساس شرمندگی مینمايم و صراحتا اعلام میدارم که اسلام عزيز و سيره نبوی و منش علوی با رفتار حاکمان فعلی تفاوتی آشکار دارد".
منتظرى كه زمانى توسط رسانه هاى رسمى ايران از او به عنوان "فقيه عاليقدر ومبارز نستوه آيت الله العظمى حسينعلى منتظرى قائم مقام رهبرى" نام برده مى شد، ولى در حوادث بعدى نزديك بود جان بر سر آرمان و ايمان بگذارد، در پيامش مى گويد: "در حالی که هنوز توده های مردم صحنه های پايانی رژيم گذشته را به ياد دارند، تهران و برخی شهرهای بزرگ ديگر را به يک پادگان بزرگ تبديل کرده اند و با سياستهای غلط خود برادران نظامی و انتظامی را در مقابل مردم قرار داده اند و با راه انداختن مأموران لباس شخصی که خاطره چماقداران شاه را در اذهان تداعی میکند، ناجوانمردانه به جان جوانان و مردان و زنان اين مرز و بوم تاخته و آنها را به خاک و خون میکشند".
وى سپس به "انحصار رسانه ها در ايران به دست ولايت مطلقه و فرار مغزها در فضاى رعب و سركوب" اشاره مى كند و يادآور مى شود:" با انحصاری نمودن تمامی امکانات رسانه ای و تبليغاتی ، روشنفکران و فرهيختگان و دانشجويان که همگی چشم و چراغ و فرزندان اين ملت اند را وابسته به اجانب میخوانند و هر روز به بهانه ای واهی آنها را دستگير و زندانی مینمايند.
اينان سرمايه های اين مملکت اند. چرا آمار فرار مغزها از کشور تا اين ميزان بالاست ؟ آيا اين گونه برخورد با مسائل موجب وهن اسلام و تشيع نمی شود؟!
آيا روش و سيره پيامبر(ص ) و حضرت علی (ع ) که ما افتخار پيروی از آنان را داريم همين گونه بوده است ؟! رسول بزرگوار اسلام (ص ) و امير مومنان (ع ) هيچ گاه مخالفان خود را دشنام نداده و به آنان تهمت نزدند، آنان را با شمشير ساکت ننموده و سياست ناپسند و نابخردانه خودی و غير خودی را در مورد مسلمين پياده ننمودند. اينکه عده ای نسبت به حکومت خودی بوده و بتوانند دست به هر جنايتی بزنند، به خوابگاه دانشجويان حمله نموده و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و از طبقه بالا به پايين پرتاب کنند، قتل های زنجيره ای را انجام دهند و فرهيختگان اين ملت را وحشيانه ترور نمايند و از مجازات مصون باشند، با هيچ دين و آئينی سازگار نيست ; خصوصا با شريعت مقدس اسلام که پيغمبر آن ( رحمت للعالمين ) است و جانشين بر حق او به خاطر درآوردن خلخال از پای زن يهوديه میفرمايد: اگر کسی از اين غصه بميرد بر او ملامتی نيست".
منتظرى ضمن "شهيد" خواندن قربانيان حملات نيروهاى حكومتى، از مردم ايران خواست با متانت و پيگيرى مطالبات خود را دنبال كنند. وى از سردمداران حكومت ايران خواست: " با برخوردهای تند و غير عقلايی بيش از اين موجب بی اعتمادی ملت به آنان و جدايی مردم از نظام نگردند، با دست برداشتن از لجاجت و اظهارات و عقايد اشتباه و تنگ نظری ، بين خود و مردم تفرقه ايجاد نکنند، و نسبت به اشتباهات انجام شده از مردم عذرخواهی نمايند، با تشکيل هیأتی بی طرف و دارای اختيارات تام ، انتخابات اخير را به سرانجامی قابل قبول برسانند، باور داشته باشند که مقامات دنيوی پايدار نبوده و ارزشی ندارد و آيه شريفه ( تلک الايام نداولها بين الناس ) را آويزه گوش کنند.
اگر مردم شريف امروز خواسته های به حق خود را در اجتماعات آرام مطرح نکنند و مظلومانه سرکوب شوند، عقده هايی شکل خواهد گرفت که ممکن است بنيان هر حکومتی را هر چند مقتدر باشد برکند".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر