رضا حسین بر
تحلیل گر سیاسی
همیشه میشود آدمی را سرکوب کرد. میشود غرورش را شکست. میشود دلش را آزرد، اما نمیشود فرصت انتقام را ازش گرفت در زمانی که دشمن آسیب پذیر بشود. این امکان هم وجود دارد که زورگویان حرمت و شرافت انسان را خدشه دار کنند، او را تحقیر نمایند، بزندان بیندازند، ولی دشمن به هدف خود نمیرسد مگر این که انسان تسلیم شدن خود را اعلام دارد. مردم رنج بسیار کشیدند، ولی تسلیم نشدند.
با وجود اینکه هزاران ایرانی در این ۳۰ سال کشته شدند، ولی هرگز تسلیم نشدند. ترسیدند، فرار کردند، شکنجه شدند، فقیر شدند، اما مثل آب روان، هرگز نایستادند، رفتند و آرام رفتند تأ به اینجا رسیدند. اکنون مقصد قابل دیدن است. اکنون مردم آن سوی تاریکی آخوندی را بخوبی میبینند. اکنون زندگی بهتر، روزهای روشن تر، خیال آسوده تر، فضای مثبت تر و دلهای نزدیکتر برای همه قابل احساس تر است. اکنون مردم فکر میکنند که میتوانند ظالمترین حکمرانان را به هراسانند، در مقابلشان ایستادگی کنند، فسادشان را افشا نمایند و تقاضای احقاق حق کنند.
اکنون مردم میدانند که میتوانند.
هر روز که بگذرد، اعتماد به نفس مردم بیشتر میشود، ترس کم تر میشود، شجاعت افزوده تر میگردد. از آن طرف، رژیم آسیب پذیر تر میگردد، شکافها گسترده تر میشود، کشتار مردم مظلوم زیاده تر میگردد و از این طرف، خشم جوانان شعله ور تر میشود، اراده برای انتقام و تغییر کامل قوی تر میگردد.
در چنین شرایطی، ماهیت تبهکارانه نظام، خود را برای همه جهانیان، بیشتر نشان میدهد، نظامی که بزرگترین و ناشیانه ترین تقلب تاریخ انتخابات را انجام داد و با کامل پررویی مدعی شد که سالمترین انتخابات را برگزار کرده است. این تقلب بزرگ حتی سادهترین آدمها را بیدار کرد و به آنها فهماند که آخوندها هر فساد و جنایتی را مرتکب میشوند تأ مردم را ناتوان، ناامید، پراکنده و مرعوب سازند.
هیچکس فکر نمیکرد هیچ انسانی بتواند چنان دروغ غیر قابل باوری را بگوید. آنها که فکر میکردند مردم چنین دروغ شاخداری را باور میکنند واقعأ به شعور مردم، توهینی غیر قابل بخشیدن کردند. بدتر از این دروغ، اصرار بر درست بودن دروغ بود. بدتر از این فساد، اصرار بر درست بودن فساد بود. هیچ چیز بدتر از این نیست که رهبران مذهبی دروغ را راست جلوه دهند و به مردم بقبولانند که سخن راستی را که گفته اند دروغ است، اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و اعتبار و آبروی همه آنها رفت. دیگر در ایران هیچکس به این زودی به یک آخوند آعتماد نخواهد کرد.
آخوندها ممکن است همچنان بتوانند تا مدتی به حکومت خود ادامه دهند اما همه میدانند که اینها مشتی دزد و دروغ گو و جنایتکار هستند. بسیاری از مردم قبلا این را نمیدانستند ولی کسی نیست که اکنون این را نداند. از این به بعد، هیچکس از مباررزه با جمهوری اسلامی احساس گناه نخواهد کرد بلکه همه از این احساس گناه خواهند کرد که چرا تا به حال فریب این فریبکاران را خورده اند. فریب خوردگان معمولا انرژیهای فرو خورده زیادی دارند که پس از آگاهی به صورت انفجار خود را ظاهر میکنند.
از این به بعد هر چه پیش بیاید انفجار احساسات و قدرت با هم خواهد بود. به همین دلیل جلو گیری از آن به سادگی امکان نخواهد داشت. مردم اکنون میدانند که میتوانند. احساس توانستن قویترین و زیباترین احساسی است که انسان میتواند داشته باشد. سا لها این احساس در مردم نبود. اینک که مردم به توانستن خود ایمان آورده اند، دیگر ناتوان کردن آنها همان قدر مشکل است که تحمیق آنها. روزهای بهتر نزدیک است.
تحلیل گر سیاسی
همیشه میشود آدمی را سرکوب کرد. میشود غرورش را شکست. میشود دلش را آزرد، اما نمیشود فرصت انتقام را ازش گرفت در زمانی که دشمن آسیب پذیر بشود. این امکان هم وجود دارد که زورگویان حرمت و شرافت انسان را خدشه دار کنند، او را تحقیر نمایند، بزندان بیندازند، ولی دشمن به هدف خود نمیرسد مگر این که انسان تسلیم شدن خود را اعلام دارد. مردم رنج بسیار کشیدند، ولی تسلیم نشدند.
با وجود اینکه هزاران ایرانی در این ۳۰ سال کشته شدند، ولی هرگز تسلیم نشدند. ترسیدند، فرار کردند، شکنجه شدند، فقیر شدند، اما مثل آب روان، هرگز نایستادند، رفتند و آرام رفتند تأ به اینجا رسیدند. اکنون مقصد قابل دیدن است. اکنون مردم آن سوی تاریکی آخوندی را بخوبی میبینند. اکنون زندگی بهتر، روزهای روشن تر، خیال آسوده تر، فضای مثبت تر و دلهای نزدیکتر برای همه قابل احساس تر است. اکنون مردم فکر میکنند که میتوانند ظالمترین حکمرانان را به هراسانند، در مقابلشان ایستادگی کنند، فسادشان را افشا نمایند و تقاضای احقاق حق کنند.
اکنون مردم میدانند که میتوانند.
هر روز که بگذرد، اعتماد به نفس مردم بیشتر میشود، ترس کم تر میشود، شجاعت افزوده تر میگردد. از آن طرف، رژیم آسیب پذیر تر میگردد، شکافها گسترده تر میشود، کشتار مردم مظلوم زیاده تر میگردد و از این طرف، خشم جوانان شعله ور تر میشود، اراده برای انتقام و تغییر کامل قوی تر میگردد.
در چنین شرایطی، ماهیت تبهکارانه نظام، خود را برای همه جهانیان، بیشتر نشان میدهد، نظامی که بزرگترین و ناشیانه ترین تقلب تاریخ انتخابات را انجام داد و با کامل پررویی مدعی شد که سالمترین انتخابات را برگزار کرده است. این تقلب بزرگ حتی سادهترین آدمها را بیدار کرد و به آنها فهماند که آخوندها هر فساد و جنایتی را مرتکب میشوند تأ مردم را ناتوان، ناامید، پراکنده و مرعوب سازند.
هیچکس فکر نمیکرد هیچ انسانی بتواند چنان دروغ غیر قابل باوری را بگوید. آنها که فکر میکردند مردم چنین دروغ شاخداری را باور میکنند واقعأ به شعور مردم، توهینی غیر قابل بخشیدن کردند. بدتر از این دروغ، اصرار بر درست بودن دروغ بود. بدتر از این فساد، اصرار بر درست بودن فساد بود. هیچ چیز بدتر از این نیست که رهبران مذهبی دروغ را راست جلوه دهند و به مردم بقبولانند که سخن راستی را که گفته اند دروغ است، اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و اعتبار و آبروی همه آنها رفت. دیگر در ایران هیچکس به این زودی به یک آخوند آعتماد نخواهد کرد.
آخوندها ممکن است همچنان بتوانند تا مدتی به حکومت خود ادامه دهند اما همه میدانند که اینها مشتی دزد و دروغ گو و جنایتکار هستند. بسیاری از مردم قبلا این را نمیدانستند ولی کسی نیست که اکنون این را نداند. از این به بعد، هیچکس از مباررزه با جمهوری اسلامی احساس گناه نخواهد کرد بلکه همه از این احساس گناه خواهند کرد که چرا تا به حال فریب این فریبکاران را خورده اند. فریب خوردگان معمولا انرژیهای فرو خورده زیادی دارند که پس از آگاهی به صورت انفجار خود را ظاهر میکنند.
از این به بعد هر چه پیش بیاید انفجار احساسات و قدرت با هم خواهد بود. به همین دلیل جلو گیری از آن به سادگی امکان نخواهد داشت. مردم اکنون میدانند که میتوانند. احساس توانستن قویترین و زیباترین احساسی است که انسان میتواند داشته باشد. سا لها این احساس در مردم نبود. اینک که مردم به توانستن خود ایمان آورده اند، دیگر ناتوان کردن آنها همان قدر مشکل است که تحمیق آنها. روزهای بهتر نزدیک است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر