استادمجاهد ای دوست تر زجانم
باشم به خدمت تو تا زنده درجهانم
با لطف ومهربانی با صدشیرین زبان
یالفاظ غیرت وهمت به نهادی برزبانم
تاریک بود روزگارم خاموش بودچراغم
ازنورجهادتو روشن شد روح و روانم
من زار وخسته بودم با جهل بسته بودم
خود را ز فیض جهادت از جهل می رهانم
فرموده اند بزرگان از راه دین یزدان
حق تو برتر آمد ز جمله دوستانم
زیبا و دلنشین است بهار روح وجانم
برتر کند مقامت مولای مهربانم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر