امروز در ایران روز حماسه شکوه بود. وقتی نیمی از این جمعیت در خیابانهای تهران شرکت میکند، مارش میزنند و آن را جمعیت میلیونی اعلام میکنند ولی فکر میکنم اصلاً به جمعیت امروز اشارهای نکنند. از صبح آن قدر تهدیدهای جدی فراوانی بود که یک بار آقای موسوی و یک بار آقای خاتمی بیانیه دادند و از مردم تشکر کردند.
میترسیدند تهدیدها عملی شود و مردم قربانی شوند. کلی بحث شد که امکان اطلاع رسانی به مردم وجود ندارد، مردم میآیند و وقتی رهبران نروند با مردم خیلی برخورد جدی میکنند و آنها بیشتر آسیب میبینند.
آقای موسوی و آقای کروبی تلفنی صحبت کرده بودند. قرار شده بود اگر راهها را هم بسته بودند، و یک نفر هم بود به احترام آنها شرکت کنند و حداقل به آنها اعلام کنند که مجوز داده نشده و راهپیمایی نکنند.
واقعاً همهمان از مردم عقبتریم. هیچ کداممان گمان نمیکردیم که این جمعیت خواهد آمد. رفتم دیدن آقای کروبی. چند تا تلفن شد همان جا که جلوی رفتن آقای کروبی را بگیرند.
سه چهار نفر هم از اعضای برجسته حزب اعتماد ملی آمده بودند که جلو رفتن آقای کروبی را بگیرند. کروبی هم همهی آن ها را رد کرد و گفت اگر آقایان خاتمی و موسوی هم نمیرفتند، من میرفتم. من و کرباسچی همراه آقای کروبی سوار شدیم. آقای مهندس موسوی و آقای خاتمی هم قرار بود از دفترهایشان حرکت کنند و ساعت 5 همه جلو خیابان آذربایجان باشند که سخنرانی کنند.
آقای کروبی گفت آن قدر رای ها مهندسی شده بود که اگر ننه جون من هم کاندیدا بود از این بیشتر برایش رای می خواندند. ما از بزرگراه یادگار امام رفتیم. نزدیک خیابان انقلاب معلوم بود خیلی بیشتر از 22 بهمن امده اند. راه بسته بود. پیاده شدیم. به خیابان آزادی رسیدیم.
نتوانستیم طرف محل قرار بریم. آقای کروبی یک طرف، آقای کرباسچی یک طرف، من یک طرف رفتیم. من جلوتر بودم. از سر یادگار تا میدان آزادی به عنوان اولین نفری که از این مسیر آمده بودم مورد تشویق عجیبی قرار گرفته بودم. هزاران نفر جمعیت برای من داد میزدند و حمایت میکردند.
شعار یک درصد، دو درصد، نه پنجاه و سه درصد و یا شعار ما خار و خاشاک نیستیم و یا این که تا فلانی هست اوضاع همین است، تمام خیابان را فراگرفته بود. آقای موسوی و خاتمی هم نتوانسته بودند یکدیگر را پیدا کنند.
آن قدر جمعیت فراوان بود که دیگر به مجوز نیاز نداشت. اصلا قابل مقایسه با جمعیت دیروز نبود. که شبکه رادیو تلویزیون ایران آن همه روی آن کار کرد. دردناک است که این جمعیت کمنظیر در رسانه ملی ایران دیده نمیشود. باور نمیکردند که مردم این قدر با جسارت خواهند آمد. روز حماسی عجیبی بود.
همه میگفتند که تو رو خدا کم نیارید، ما کم نمیآوریم. خیلی روز بدی شروع شد و تا این جا پایان خوب و ماندگاری داشت. واقعاً آیا ممکن است این همه دیده نشوند؟ در میدان آزادی همه نشستند و من هم سخنرانی کردم.
یک بلندگو هم نه برای موسوی و نه برای خاتمی و نه برای کروبی نبود. فرق یک تظاهرات دولتی و مردمی کاملاً مشهود بود. واقعاً مردم خسته نباشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر