رادیو زمانه
درگیریهای گستردهای در زاهدان در گفت و گو با دکتر رضا حسینبُر، تحلیلگر مسایل سیاسی
ایرج ادیبزاده
adibzadeh@radiozamaneh.comسه روز پس از انفجار یک بمب در مسجد علیبن ابی الطالب شهر زاهدان در جنوب شرقی ایران و کشته شدن ۲۵ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۴۰ نفر و بلافاصله اعدام سه نفر به عنوان متهمان اصلی از سوی جمهوری اسلامی اسلامی، درگیریهای گستردهای در شهر زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان روی داده است.
برخی ساختمانهای دولتی و چندین اتوبوس به آتش کشیده شدند و درگیریها در خیابانها ادامه پیدا کرده است. منابع مختلف گفتهاند که در این درگیرها چندین نفر کشته و زخمی شدهاند.
تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران، خبر درگیرها را تایید کرد. اما در مورد کشته شدن یا زخمی شدن احتمالی در درگیریها اشارهای نکرد.
درگیریها پس از آن آغاز شد که مولوی عبدالحمید، رهبر اهل سنت زاهدان به مراسم ترحیم قربانیان انفجار بمب مسجد علیبن ابی الطالب، مورد توهین لباس شخصیها قرار گرفت و شعارهای تندی علیه وهابیت و اهل سنت داده شد.
استاندار سیستان و بلوچستان، علی محمد آزاد هم عدهای وهابی و سلفی را طراح این درگیریها معرفی کرده است.
در همین رابطه با دکتر رضا حسینبُر، تحلیلگر مسایل سیاسی بلوچستان ایران، مقیم لندن گفت و گو کردهام.
آقای حسینبر به نظر شما ریشهها و علت درگیرهای گسترده در زاهدان از کجا بوده؟
درگیریهای اخیر یک دلیل بسیار بسیار مشخص دارد. همانطور که آگاه هستید قبلاً و در زمان قاجاریه و صفویه در ایران مراسم عمرسوزی برگزار میکردند که در زمان پهلویها این سنت را ازبین بردند.
با آمدن جمهوری اسلامی، رسم جدیدی ایجاد شد و آن مراسم لعنت کنان بر عمر بود. به دلیل اینکه عمر متهم به کشتن حضرت فاطمه، دختر پیامبر شده است. این مورد باعث شده است که در بسیاری از مناطق سنینشین از حدود یک ماه قبل تظاهراتی و سخنرانیهایی در مساجد مختلف در سیستان و بلوچستان و مناطق سنینشین انجام شود و در طی این سخنرانیها به عمر بسیار بسیار توهین میشد و او را قاتل جلوه میدادند.
عجیب این بود که آقای خامنهای چند روز پیش یک اعلامیه منتشر کرد و در آن اعلامیه اعلام کرد که حضرت فاطمه شهید شده است و این شایعه را که عدهای به طور خودجوش مطرح میکردند، عادی کرد.
چون این مراسم به طور مکرر در خیابانهای زاهدن انجام میشد، پوستر روی ماشینها زده بودند با بلندگو در شهر راه افتاده بودند و میگفتند مرگ بر عمر یا لعنت بر عمر این تظاهرات از آنجا شروع شد.
آقای حسینبر، شما اطلاعی از میزان درگیریهای زاهدان دارید؟
بله، اطلاعات دقیقی دارم. در آغاز، مأموران جمهوری اسلامی و لباس شخصیها و طرفدارهای جمهوری اسلامی یک تظاهرات بسیار وسیع راه انداختند.در آن تظاهرات ـ که فیلمش هم هست ـ به سنیها بسیار توهین کردند و گفتند مرگ بر سگ سنی، مرگ بر وهابی و مرگ بر مولوی عبدالحمید که همهی اینها در وسط شهر انجام شد.
بعد از برگزاری این تظاهرات، مولوی عبدالحمید هم برای تشیع جنازه عدهای از افرادی که در آن انفجار کشته شده بودند، رفته بود که به ایشان حمله کردند. این درگیریها همینطور ادامه یافت. چندین مغازه و پمپ بنزین هم در این میان ازبین رفت و صدها نفر از جوانان بلوچ دیروز دستگیر شدند. تا امروز هم تظاهراتی پراکنده انجام میگیرد و حملاتی هم به چندین پاسگاه در سرتاسر بلوچستان هم گزارش شده است.
مسألهای که بلافاصله پس از انفجار بمب در مسجد رخ داد اعدام سه نفر بود که درست روز بعد از این حادثه به دار آویخته شدند. آیا به عقیده شما، این سه نفر در بمبگذاری شرکت داشتند؟
این سه نفر حاجی نوتی زهی، غلامرسول شاهوزهی و زبیه الله نارویی،سه جوانی بودند که مدتها پیش دستگیر شده بودند چون در زندان بودند قاعدتاً نمیتوانند هیچ ارتباطی با انفجار داشته باشند.
هر قدر که کشتارها بیشتر باشد به همان اندازه واکنشها بیشتر است. که واقعاً ریشه در تبعیضهای بسیار بسیار اساسی و بنیادی دارد. به صورتی که هفتاد و شش درصد جمعیت بلوچستان زیر خط فقر زندگی میکنند. میزان عمر در بلوچستان ۱۵ سال از متوسط عمر در ایران کمتر است.
از همه بدتر ایجاد فقر است و کشیدن یک دیوار بسیار بلند در اطراف بلوچستان، که از دیوار برلین و چین بزرگتر است. در بلوچستان کار ایجاد نمیکنند و بلوچها بیشتر از طریق معاملات مرزی ارتزاق میکردند که آنجا هم دیوارهای بلندی کشیدهاند و راه را بستهاند.
برای تحصیل هم تشویقشان نمیکنند به صورتی که هفتصد نفر کادر دانشگاهی در سیستان و بلوچستان وجود دارد و از این هفتصد نفر، فقط ده نفر بلوچ هستند. که به خرج خودشان درس خواندند و بقیه هفتصد نفر یعنی ششصد و نود نفر به خرج جمهوری اسلامی درس خواندهاند.
در بلوچستان هم سالی بیست هزار نفر وارد دانشگاهها میشوند. ولی تعداد بلوچهایی که پارسال جشن فارغالتحصیلی گرفتند، چهارصد نفر بود. یعنی معلوم میشود که نوزده هزار و ششصد نفر شان غیر بلوچ هستند که هر سال وارد دانشگاهها میشوند.
آقای حسینبر به نظر شما راه حل آرام کردن منطقه را در چه میبینید؟
بعد از آن همه تظاهرات، جمهوری اسلامی بیست و پنج مبلغ شیعه را برای تبلیغ تشیع به مناطق سنینشین بلوچستان انتقال داد. در سال گذشته دو هزار و هفتصد مبلغ شیعه به بلوچستان اعزام شدهاند. همه اینها واقعاً تحریکاتی است که علیه سنیها و مردم بلوچ انجام میشود.
پیشنهاد من برای حل این مشکلات این است که اول جمهوری اسلامی به طور کامل دست از تحریک مردم بلوچستان بردارد. یعنی این مبلغان را به بلوچستان نفرستد. از تحریف تاریخ و وفات طبیعی حضرت فاطمه یک مشکل نسازند و آن را تبدیل به شهادت آن هم توسط خلیفه دوم مسلمین نکنند.
سوم اینکه کار ایجاد کنند تا این مشکلات در بلوچستان کمتر شود. وقتی در بلوچستان کار نیست و مردم هیچ راهی برای زندگی شرافتمندانه نداشته باشند ناگزیر اعتراض میکنند و این اعتراضشان با سرکوب روبهرو میشوند و سرکوب هم ایجاد خشونت بیشتر میکند.
مردم بلوچستان را بیشتر به سوی مبارزه مسلحانه سوق میدهد و از طرفی دیگر شما میدانید که یعقوب مهرنهاد را هم در بلوچستان اعدام کردند. چون او یک فعال مدنی بود. اجازه بدهند که در بلوچستان مثل سایر جاهای ایران فعالیت مدنی ریشه بگیرد.
مردم بتوانند به طور صلحآمیز و صلحجویانه خواستههای خودشان را مطرح کنند. تعدادی از مقامات بلوچستان را بلوچ بگذارند. ظرف این سی سال یک نفر بلوچ در ایران، نه استاندار بوده، نه وزیر، نه معاون وزیر، نه سفیر، نه تیمسار و نه مقام مهم دیگری.
قدرت اقتصادی را که از آنهاگرفتهاند در قدرت سیاسی هم که هیچ گونه مشارکتی ندارند، شب و روز هم که تحت فشار هستند، بنابراین جمهوری اسلامی برای اینکه در آنجا آرامش برقرار شود باید سیاستهای جدی را در بلوچستان پیاده کند.
۲ نظر:
khoob bood afarin betar az aghaye doshooki
ye chiz hast ke migan nan ra be nerkh rooz mikhorand vaghan raste va har vaght forsati pish biyayad hoghooghe mardom khod ra khahand forookht
Zende bad va baluchestan
ارسال یک نظر